- نداشتناجبارجنسی
رابطه جنسی باید با رضایت و میل همسران انجام شود نه با زور و اجبار. افراد برای برقراری رابطه جنسی، باید به رضایت همسر خود در تمام ابعاد توجه کنند؛ بنابراین برای اقدام به رابطه جنسی، رضایت کلامی کافی نیست. معضلات جنسی نظیر نارضایتی جنسی، ناکارآمدی جنسی و خیانت از عواقب اجبار جنسی است.
اجبار جنسی جنبههای گوناگونی دارد، مانند فشار کلامی، فشار جسمی و جنسی. اجبار جنسی در اشکال لفظی و روانی فراوان دیده میشود. شکل لفظی آن به گونهای است که فرد احساس فشار، گناه و یا خجالت میکند و درنهایت به رابطه تن میدهد.
متأسفانه در میان مراجعین به کلینیکهای جنسی، زنان بسیاری هستند که سالیان طولانی اجبار را در رابطه جنسی با همسرشان تجربه کردهاند. برخی از این شوهران از این نارضایتی طرف مقابل بیاطلاعاند، اما برخی نیز بدون توجه به نارضایتی همسرشان، همواره او را تحت فشار قرار میدهند.
گاهی مرد، رابطه زناشویی را به هر قیمتی حق خود میداند. او همسرش را در برابر حمایتهایی که از وی میکند و امکاناتی که برایش فراهم می سازد به پاسخگویی جنسی مجبور میکند.
بعضی دیگر به این بهانه که باید به وسیله نزدیکی عشق خود را ثابت کنند، همسر خود را به رابطه جنسی وادار میکنند. برخی خانمها هم از ترس عواقب نه گفتن به همسر خود و تهدیدهایی که میشوند، اجبار جنسی را تجربه میکنند.
گاهی هم تعلیمات حاکم بر جوامع موجب اجبار جنسی میشود. مانند برخی زنان که به دلیل آموزههایی که نشأت گرفته از دوران نوجوانیشان است، به رابطه جنسی بدون رضایت تن میدهند. مثلاً خانم با خود میگوید: اگر اکنون به نیاز همسرم پاسخ مثبت ندهم، او برای رفع نیازهای جنسیاش به راههای غیراخلاقی کشیده میشود!
برای پیشگیری از چنین روابطی لازم است نخست آموزشهای صحیح و اصولی قبل از ازدواج به دختران و پسران داده شود. خانمها باید بدانند که رابطه جنسی خوشایند و رضایتبخش حق آنهاست.
علاوه بر این باید نگاه همسران را درباره رابطه زناشویی به نگاه اجتماعی تغییر داد. نگاه اجتماعی یعنی فرد دارای نیاز جنسی، ابتدا با خود میگوید که آیا همسرم هم به برقراری رابطه با من نیازمند است؟ آیا از برقراری این رابطه رضایت دارد یا نه؟ اگر نگاه زوجین به رابطه زناشویی نگاهی اجتماعی باشد، زوجین در رابطه جنسی بدون هرگونه شبهه، نداشتن رضایت و سوء استفاده از رابطهشان نهایت لذت را میبرند.[1]
[1]. ر.ک: مقاله «اجبار در رابطه جنسی با همسر»، دکتر عفت السادات مرقاتی خوئی.